میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع)

ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک

ولادت سراسر نور حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارک باد

اگرچه تاریخ دقیق ولادت پیامبر اسلام مشخص نیست، اهل سنت این جشن را در ۱۲ ربیع‌الاول برگزار می‌کنند و شیعیان ۱۷ ربیع‌الاول را جشن می‌گیرند.


اکثر مسلمانان و دولت‌های اسلامی این روز را جشن می‌گیرند و به خاطر تولد او به شادمانی می‌پردازند، خیابان‌ها را آذین می‌بندند و صدقات و خیرات می‌نمایند. در مساجد نیز مجالسی برگزار می‌کنند و اشعاری به نام مولودی در مدح پیامبر اسلام می‌خوانند، سیره او را بیان می‌دارند و با شیرینی از مردم پذیرایی می‌کنند.


تولد نور
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل (سال ۵۷۰ میلادی) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود. مورخان شیعه، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعه هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت، در روز دوازدهم همان ماه می‌دانند.


امام صادق (ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید نیز امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (ص) فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمان‏ها، زمین، عرش و دریا راخلق کنم. نور تو و على را آفریدم…»


ثقه‏ الاسلام کلینى (ره) مى‏ نویسد: امام صادق (ع) فرمود: «هنگام ولادت‏ حضرت رسول اکرم (ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر) بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مى‏بینى آنچه را من‏مى‏بینم؟ دیگرى گفت: چه مى‏بینى؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب (ع) وارد شد و به‏ آن‏ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت:از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد، خواهد بود.


سیمای محمد (ص)
امام جعفر صادق (ع) فرمود: امام حسن (ع) از دائى‏اش، «هند بن ابى‏هاله‏» که در توصیف چهره پیامبر (ص) مهارت داشت، در خواست‏ نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران (ص) را براى وى توصیف‏ نماید.

هند بن ابى هاله در پاسخ گفت:«رسول خدا (ص) در دیده‏‌ها با عظمت مى‏ نمود، در سینه‏‌ها مهابتش وجود داشت. قامتش رسا، مویش‏نه پیچیده و نه افتاده، رنگش سفید و روشن، پیشانیش گشاده، ابروانش پرمو و کمانى و از هم گشاده، در وسط بینى برآمدگى‏ داشت، ریشش انبوه، سیاهى چشمش شدید، گونه هایش نرم و کم‏ گوشت. دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه ‏رفتن با وقار حرکت مى‏کرد. وقتى به چیزى توجه مى‏کرد به طور عمیق‏ به آن مى‏ نگریست، به مردم خیره نمى‏شد، به هر کس مى‏ رسید سلام‏ مى‏ کرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود.


براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى‏ شد. براى خدا چنان غضب‏ مى ‏نمود که کسى او را نمى‏شناخت. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود، برترین مردم نزد وى کسى بود که، بیشتر مواسات و احسان و یارى‏مردم نماید…»


سعدى با الهام از روایات، در اشعار زیبایى آن حضرت را چنین‏ توصیف نمود:
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نروید به اعتدال محمد // قدر فلک را کمال و منزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد// وعده دیدار هر کسى به قیامت لیله اسرى شب وصال محمد// آدم و نوح و خلیل و موسى وعیسى آمده مجموع در ظلال محمد// عرصه گیتى مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد// آنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد// شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد// همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد// شاید اگر آفتاب و ماه نتابد پیش دو ابروى، چون هلال محمد// چشم مرا تا بخواب دید جمالش خواب نمیگیرد از خیال محمد// سعدى اگر عاشقى کنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد//


ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارکجشن میلاد پیامبر (ص)
جشن میلاد پیامبر (ص) به مراسم‌هایی اشاره دارد که در سالروز ولادت پیامبر اسلام برگزار می‌گردد. شیعیان و اهل‌سنت، روز میلاد پیامبر (ص) را جشن می‌گیرند، اما وهابی‌ها آن را بدعت می‌دانند چراکه در زمان پیامبر (ص) و صحابه چنین جشن‌هایی برگزار نشده است. عالمان مسلمان در پاسخ وهابیان گفته‌اند هرچند در زمان پیامبر (ص) و صحابه جشن میلاد پیامبر (ص) برگزار نشده، اما در شرع از آن نهی نشده است از این‌رو برپایی جشن میلاد برای پیامبر نه تنها بدعت نیست بلکه برای بزرگداشت او مطلوب هم خواهد بود. همچنین برای مشروعیت برپایی جشن میلاد النبی به آیاتی از قرآن و نیز مفاهیم قرآنی استناد شده که به بزرگداشت پیامبر و محبت به او سفارش کرده است.
گزارش‌های تاریخی از قرن چهارم قمری و پس از آن وجود دارد که مسلمانان روز میلاد را جشن می‌گرفتند. همچنین اهالی مکه در سالروز ولادت پیامبر در محل ولادت او تجمع می‌کردند و به دعا و ذکر می‌پرداختند و به او تبرک می‌جستند تا اینکه در حکومت آل سعود این مکان تخریب شد.
شیعیان، ۱۷ ربیع‌الاول و اهل سنت، ۱۲ ربیع‌الاول را روز ولادت پیامبر اسلام می‌دانند. علمای شیعه صدقه دادن، انجام امور خیر، شاد کردن مؤمنان و… را در این روز مستحب می‌دانند. اهل سنت نیز هدیه دادن و اطعام فقرا را برای بزرگداشت پیامبر اسلام در این روز سفارش کرده‌اند. از این رو مسلمانان در کشور‌های مختلف در روز میلاد پیامبر جشن برپا می‌کنند. این روز در ایران، افغانستان، عراق، هندوستان، پاکستان و مصر تعطیل رسمی است.


اهمیت و تاریخچه
جشن میلاد النبی به مراسمی اشاره دارد که در سالروز ولادت پیامبر اکرم برگزار می‌شود. جایز بودن و نبودن برپایی جشن میلادالنبی از اختلافات مسلمانان با وهابیان است. از نظر مسلمانان برپایی جشن میلادالنبی جایز است. از این‌رو مسلمانان در کشور‌های مختلف، با برپایی آیین‌ها و مراسم‌هایی روز میلاد پیامبر را گرامی می‌دارند. همچنین روز میلاد پیامبر اسلام در برخی کشور‌های ایران، هندوستان، پاکستان، مصرو… تعطیل رسمی است. اما وهابیان برپایی جشن میلاد النبی را بدعت و حرام می‌دانند.
تاریخچه برگزاری جشن در سالروز میلاد پیامبر به قرن‌های چهارم و پنجم قمری برمی‌گردد. احمد بن علی مقریزی تاریخ‌نگار قرن نهم قمری از رواج جشن میلادالنبی در حکومت فاطمیان (۲۹۷-۵۶۷ق) در مصر یاد کرده است. همچنین به گزارش منابع تاریخی، مظفرالدین کَوکُبری (درگذشته ۶۳۰ق) فرمانده صلاح‌الدین ایوبی و حاکم اِربِل در ماه ربیع الاول جشن میلادالنبی برگزار می‌کرد.


آیا جشن میلادالنبی بدعت است؟
وهابیان، برگزاری جشن میلاد برای پیامبر اسلام را بدعت می‌دانند. عبدالعزیز بن باز از وهابیان، جشن گرفتن برای میلاد پیامبر اسلام را بدعت تلقی کرده است. عالمان سلفی، شرکت در این جشن‌ها، نشستن در محل برگزاری جشن و یا خوردن شیرینی‌های آن را حرام می‌دانند. همچنین برخی از نویسندگان آن‌ها به برگزارکنندگان جشن میلاد پیامبر نسبت فسق، بی‌دین و… می‌دهند. دلیل وهابیان در بدعت دانستن جشن میلادالنبی این است که چنین مراسمی در زمان پیامبر اسلام و صحابه برگزار نشده است.
پاسخ عالمان شیعه و سنی
از نظر مخالفان اگرچه مستقیما درباره میلاد پیامبر مطلبی در شرع نیامده، اما آیات قرآن، برگزاری این جشن را تأیید می‌کند. آنان از مفاهیم کلی قرآن همچون لزوم مهرورزی به پیامبر (ص) و ضرورت بزرگداشت او بر مشروعیت برگزاری جشن میلاد پیامبر استفاده کرده‌اند.
به گفته آیت الله جعفر سبحانی عالم شیعه، برگزاری جشن میلاد پیامبر (ع) ابراز محبت به اوست؛ محبتی که قرآن به آن دستور داده است. همچنین با استناد به آیات پایانی سوره مائده که بر اساس آن حضرت عیسی (ع) روزی را که مائده آسمانی بر حواریون نازل شد جشن گرفت و همچنان مسیحیان آن روز را جشن می‌گیرند، معتقد است که روز میلاد پیامبر را باید جشن گرفت چرا که پپامبر، دنیا را از بت‌پرستی و جهالت نجات داد و این نعمت بالاتر از مائده آسمانی برای حواریون است.
یوسف قَرضاوی از عالمان اهل سنت، با استدلال به آیات قرآن، برگزاری جشن میلاد پیامبر را جائز دانسته است. او معتقد است برگزاری مراسم برای میلاد پیامبر و وقایع دیگر اسلامی، در واقع یادآوری نعمت‌هایی است که خداوند به مسلمانان اعطا کرده و این یادآوری، نه تنها بدعت و حرام نیست بلکه مطلوب نیز هست. به گفته طاهر قادری از عالمان اهل سنت، انجام هر عمل مباحی که در شریعت منع نشده و تبدیل به فرهنگ جامعه شده و هدف آن نیز اظهار خوشحالی به مناسبت ولادت پیامبر اسلام باشد، اشکالی ندارد.
همچنین بر پایه روایتی که در کتاب اقبال الاعمال نقل شده روزه گرفتن در روز ولادت پیامبر اسلام، ثواب روزه یک سال روزه را دارد. همچنین علمای شیعه صدقه دادن، زیارت زیارتگاه‌ها انجام امور خیر، شاد کردن مؤمنان و… را نیز در این روز مستحب می‌دانند. در روایات شیعه، نماز خاصی برای روز میلاد پیامبر (ص) نقل شده است. اهل‌سنت، سخنرانی درباره پیامبر (ص)، تلاوت قرآن، صله رحم، هدیه دادن، و اطعام فقرا را برای بزرگداشت پیامبر اسلام در این روز سفارش کرده‌اند.


زمان و مکان ولادت
درباره تاریخ ولادت پیامبر اختلاف وجود دارد. معروف میان علمای شیعه، ۱۷ ربیع‌الاول و مشهور میان اهل سنت، ۱۲ ربیع‌الاول است. فاصله این دو تاریخ را به هفته وحدت بین شیعه و سنی نام‌گذاری شده است.

پیامبر اسلام (ص) در خانه‌ای در شعب ابی‌طالب به دنیا آمد. به گفته محمد بن عمر بَحرَق عالم شافعی درگذشته ۹۳۰ق، اهالی مکه در شب میلاد پیامبر در مکان ولادت او جمع می‌شدند و به ذکر و دعا می‌پرداختند و به او تبرک می‌جستند. همچنین علامه مجلسی، محدث قرن یازدهم، نقل می‌کند که در زمان او مکانی به این نام در مکه وجود داشته و مردم آن‌را زیارت می‌کردند. این بنا تا زمان حکومت آل‌سعود بر حجاز، باقی بود. آن‌ها به جهت اعتقادات مذهب وهابیت و منع بر تبرک به آثار پیامبران و صالحان آن‌جا را تخریب کردند.


۱۷ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک ربیع الاول، ولادت امام جعفر صادق (ع)
ابو عبدالله، جعفر بن محمد الصادق معروف به جعفر صادق، امام ششم شیعیان می‌باشد. امام جعفر صادق (ع) بیشترین سال عمر را در میان یازده امام اول شیعیان داشته‌است.
تولد
امام جعفر صادق (ع)، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابو عبدالله و لقبشان صادق می‌باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروة است.


اسماء و القاب امام صادق (علیه السلام)
نام آن حضرت جعفر و لقب شاخص ایشان حضرت «صادق» است، اگر چه القاب دیگرى همانند فاضل و صابر، و طاهر هم داشته اند، لقب صادق را حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) براى آن حضرت انتخاب فرمودند، مرحوم مجلسى در جلد ۴۷ بحار الانوار صفحه ۸ روایتى بدین مضمون نقل کرده است:
امام زین العابدین (علیه السلام) از پدرش و او از جدش امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) فرمود: وقتى که فرزند من جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب متولد شد، او را صادق نام گذارید، زیرا در اولاد او کسى همنام او خواهد بود که به ناحق دعوى امامت مى کند، و او را کذاب (جعفر کذاب) خواهند گفت.


زندگی خانوادگی امام جعفر صادق (ع)
امام جعفر صادق (ع) با فاطمه که از نسل حسن بن علی بود، ازدواج کرد. از او دو پسر به نام‌های اسماعیل بن جعفر (امام ششم فرقه‌ی اسماعیلیه) و عبدالله افطح متولد شدند. به دنبال مرگ فاطمه، صادق برده‌ای به نام حمیده خریداری کرده، او را آزاد کرد و مسائل دینی را به او آموخته سپس با او ازدواج کرد. حمیده برایش دو پسر به نام‌های موسی کاظم (امام هفتم شیعیان دوازده امامی) و محمد دیباج به دنیا آورد. حمیده مورد احترام شیعیان مخصوصا زنانی است که او را به خاطر درایت و دانایی اش می‌ستایند. امام جعفر صادق (ع) زنان را به حضورش می‌فرستاد تا عقاید اسلامی را از او یاد بگیرند. معروف است از آن امام که در حقش گفته است که حمیده مثل طلای ناب از هر ناخالصی پاک است.


جنبش فرهنگی در دوران امامت امام صادق (ع)
امام جعفر صادق (ع) در سن ۳۱ سالگی پس از مرگ پدرش به امامت رسید. امامت او همزمان با سال‌های پایانی حکومت بنی امیه و سال‌های آغازین حکومت بنی عباس بود.
عصر امام صادق (ع) همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود؛ لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می‌خورد.
امام صادق (ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته‌های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و … تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند. ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.


امام صادق (ع) از فرصت‌های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می‌برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه‌های گوناگون انجام پذیرفت که طی آن‌ها با استدلال‌های متین و استوار، پوچی عقاید آن‌ها و برتری اسلام ثابت می‌شد.
همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراه‌های جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است. بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه‌ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می‌شود.

ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک


شعر طلوع محمد/ شاعر: مهدی سهیلی

زمین و آسمان ” مکه ” آن شب نور باران بود

و موج عطر گل در پرنیان باد می‌پیچید –

امید زندگی در جان موجودات می‌جوشید –

هوا آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود

شبی مرموز و رویایی –

به شهر ” مکه ” مهد پاکجانان دختر مهتاب می‌خندید

شبانگه ساحت ” ام القری ” در خواب می‌خندید

ز باغ آسمان نیلگون صاف و مهتابی –

دمادم بس ستاره می‌شکفت و آسمان پولک نشان می‌شد

صدای حمد و تهلیل شباویزان خوش آهنگ –

به سوی کهکشان میشد.

*****

دل سیاره‌ها در آسمان حال تپیدن داشت –

و دست باغبان آفرینش در چنان حالت –

سر ” گل آفریدن ” داشت.

*****

شگفتیخانه‌ی ” ام القری ” در انتظار رویدادی بود

شب جهل و ستمکاری –

به امید طلوع بامدادی بود.

سراسر دستگاه آفرینش اضطرابی داشت

و نبض کائنات از انتظاری دم به دم می‌زد

همه سیاره‌ها در گوش هم آهسته می‌گفتند

که: امشب نیمه شب خورشید می‌تابد

ز شرق آفرینش اختر امید می‌تابد

*****

در آن حال ” آمنه ” در عالم سرگشتگی می‌دید:

به بام خانه اش بس آبشار نور می‌بارد

و هر دم یک ستاره در سرایش می‌چکد رنگین و نورانی

و زین قدرت نمایی‌ها نصیب او –

شگفتی بود و حیرانی

*****

در آن دم مرغکی را دید با پر‌های یاقوتی

و منقاری زمردفام

که سویش پر کشید از بام –

و در صحن سرا پر زد

و پر‌های پرندین ره به پهلوی زن دردآشنا سائید

به ناگه درد او آرام شد، آرام

به کوته لحظه‌ای گرداند سر را ” آمنه ” با هاله امید

تنش نیرو گرفت و در دلش نور خدا تابید

چو دید آن حاصل کون و مکان و لطف سرمد را –

دو چشمش برق زد تا دید رخشان چهر ” احمد ” را –

شنید از هر کران عطر دلاویز محمد را

سپس بشنید این گفتار وحی آمیز:

– الا، “‌ای آمنه “‌ای مادر پیغمبر خاتم!

سرایت خانه‌ی توحید ما باد و مشید باد

سعادت همره جان تو و جان ” محمد ” باد

*****

بدو بخشیده ایم‌ای ” آمنه “‌ای مادر تقوا!

صدای دلکش ” داوود ” و حب ” دانیال” و عصمت ” یحیی “

به فرزند تو بخشیدیم

کردار” خلیل ” و قول ” اسماعیل ” و حسن چهره‌ی ” یوسف “

شکیب ” موسی عمران ” و زهد و عفت ” عیسی “

بدو دادیم: خلق ” آدم ” و نیروی ” نوح ” و طاعت ” یونس “

وقار و صولت ” الیاس ” و صبر بی حد ” ایوب “

بود فرزند تو یکتا –

بود دلبند تو محبوب –

سراسر پاک –

سراپا خوب.

*****

دو گوش ” آمنه ” بر وحی ذات پاک سرمد بود

دو چشم ” آمنه ” در چشم رخشان ” محمد ” بود –

که ناگه دید روی دخترانی آسمانی را –

به دست این یکی ابریق سیمین در کف آن دیگری طشت زمرد بود

دگر حوری، پرندی، چون گل مهتاب در کف داشت

” محمد ” را چو مروارید غلتان شستشو دادند

به نام پاک یزدان بوسه‌ها بر روی او دادند

سپس از آستین کردند بیرون ” دست قدرت ” را –

زدند از سوی درگاه خداوندی –

میان شانه‌های حضرتش ” مهر نبوت ” را

سپس در پرنیانی نقره گون، آرام پیچیدند

وز آنجا ” آسمان دختران ” بر ” عرش ” کوچیدند.

همان شب قصه پردازان ایرانی خبر دادند:

که آمد تکسواری در ” مدائن ” سوی ” نوشروان “

و گفت:‌ای پادشه ” آتشکده‌ی آذرگشسب ” ما –

که صد‌ها سال روشن بود –

هم امشب ناگهان خاموش شد، خاموش

به ” یثرب ” یک ” یهودی ” بر فراز قلعه‌ای فریاد را سرداد:

که امشب اختری تابنده پیدا شد

و این نجم درخشان اختر فرزند ” عبدالله ” –

نوین پیغمبر پاک خداوندست

و انسانی کرامندست

*****

یکی مرد عرب، اما بیابانگرد و صحرائی

قدم بگذاشت در ” ام القری ” وین شعر را برخواند:

” که‌ای یاران مگر دیشب بخواب مرگ پیوستید؟

چه کس دید از شما آن روشنان آسمانی را؟

که دید از ” مکیان ” آن ماهتاب پرنیانی را؟

زمین و آسمان ” مکه ” دیشب نورباران بود

هوا ‎آغشته به عطر شفا بخش بهاران بود

بیابان بود و تنهایی و من دیدم –

که از هر سو ستاره در زمین ما فرود آمد

به چشم خویش دیدم ماه را از جای خود کندند –

ز هر سو در بیابان عطر مشگ و بوی عود آمد.

بیابان بود و من، اما چه مهتاب دلارائی!

بیابان بود و من، اما چه اختر‌های زیبائی!

بیابان، راز‌ها دارد

ولی در شهر، آن اسرار، پیدا نیست

بیابان، نقش‌ها دارد که در شهر آشکارا نیست

کجا بودید‌ای یاران؟!

که دیشب آسمانی‌ها زمین ” مکه ” را کردند گلباران

ولی گل نه، ستاره بود جای گل

زمین و آسمان ” مکه ” دیشب نورباران بود

هوا آغشته با عطر شفابخش بهاران بود. “

*****

به شعر آن عرب، مردم همه حالی عجب دیدند

به آهنگ عرب این شعر را خواندند و رقصیدند:

که‌ای یاران مگر دیشب به خواب مرگ پیوستید؟

چه کس دید از شما آن روشنان آسمانی را؟

که دید از ” مکیان ” آن ماهتاب پرنیانی را؟

بیابان بود و تنهایی و من دیدم –

که از هر سو ستاره در زمین ما فرود آمد

به چشم خویش دیدم ماه را از جای خود کندند –

زهر سو در بیابان عطر مشگ و بوی عود آمد

بیابان بود و من، اما چه مهتاب دلارائی!

بیابان بود ومن، اما چه اختر‌های زیبائی!

بیابان راز‌ها دارد

ولی در شهر، آن اسرار، پیدا نیست

بیابان، نقش‌ها دارد که در شهر آشکارا نیست

کجا بودید‌ای یاران؟!

که دیشب آسمانی‌ها زمین ” مکه ” را کردند گلباران

ولی گل نه، ستاره بود جای گل

زمین و آسمان ” مکه ” دیشب نورباران بود

هوا آغشته با عطر شفابخش بهاران بود

*****

روانت شادمان بادا!

کجایی‌ای عرب‌ای ساربان پیر صحرایی؟!

کجایی‌ای بیابانگرد روشن رای بطحایی؟!

که اینک بر فراز چرخ، یابی نام ” احمد ” را

و در هر موج بینی اوج گلبانگ ” محمد ” را

” محمد ” زنده و جاوید خواهد ماند

” محمد ” تا ابد تابنده، چون خورشید خواهد ماند

جهانی نیک می‌داند –

که نامی همچو نام پاک ” پیغمبر ” موید نیست

و مردی زیر این آسمان همتای ” احمد ” نیست

زمین ویرانه باد و سرنگون باد آسمان پیر –

اگر بینیم روزی در جهان نام ” محمد ” نیست

دبیرستان دانشگاه صنعتی شریف

نوشتهٔ پیشین
20 مهر ماه روز بزرگداشت حافظ
نوشتهٔ بعدی
هفته اولیا و مربیان گرامی باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید